بوی سجاده خونین علی (ع) می آید
حدیث خون
نماز آخر است و در غم هجرش سحر خونین
مسافر رهسپار کوی جانان و سفر خونین
ندای قد قتل از حضرت روح الامین آید
منادی و منادی غرق خونست و خبر خونین
فرود آمد به فرق داد، تا تیغ ستمکاری
تو گوئی گشت از شمشیر کین شق القمر خونین
نمی دانم چه حالت رفت مولا را که شد محراب
ز فریادش به فریاد و ز خون زیر و زبر خونین
خوشا آن صبح و آن فزت و رب الکعبه را گفتن
به قربانگاه عشق و عاشقی پا تا به سر خونین
شهادت می دهد بر خون پاکش مسجد کوفه
که شد محراب و صحن و منبر و دیوار و در، خونین
عدالت سر به زانوی غم است و داد، می گرید
که ما هم با علی مدفون شدیم اما جگر خونین
چو نخل سرفراز، قامتش در خاک مدفون شد
نمی روید به نخلستان دگر نخلی، مگر خونین
حدیث خون و شمشیر و فراق میر نخلستان
به گوش چاه می گوید نسیم مویه گر خونین
سرود از خون «وحیده » شعر زین رو شد
کتاب و دفتر دل غرق خون و چشم تر خونین
دفتر زیارتی محبان اهل بیت (ع) کرمانشاه ...
ما را در سایت دفتر زیارتی محبان اهل بیت (ع) کرمانشاه دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 55007a بازدید : 353 تاريخ : دوشنبه 1 مرداد 1397 ساعت: 15:20